پاییز سبز

دفتر شعر مَجازی محمد میرزایی بازرگانی



طبقه بندی موضوعی



۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر رضوی» ثبت شده است

کیستی؟ چیستی؟ نمی دانم

چهارشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۵۹ ب.ظ

دست بر سینه، چشم ها گریان
دل دیوانه ام! دوباره بخوان

دل دیوانه ام! صدای مرا
به امام غریب من برسان

یا أنیسَ النُّفوس، أَدرِکنی
أنَا مُحتاج، أیُّهَا السُلطان

این منم تشنه تشنه تر ز کویر
این تویی مهربان تر از باران

ای ضریح مقدست دریا!
اشک من سوی توست در جریان

تو خودت عاشقانه های مرا
از خط اشک روی گونه بخوان

تو خدا نیستی زبانم لال
کیستی ای فراتر از انسان؟!

کیستی ملجأ زمان و زمین؟
کیستی هستی زمین و زمان؟

کیستی؟ چیستی؟ نمی دانم
جان من پر شده ست از هیجان

کیستی؟ چیستی؟ نمی دانم
ذره ای معرفت به من بچشان

ذره ای ذره پروری کن تا
بشوم آفتاب جاویدان
::

زیر باران در این حرم، شاعر!
بنشین شعر عاشقانه بخوان




  • محمد میرزایی بازرگانی
  • ۴ نظر