عشق، در باور من راز بزرگی ست بزرگ
آسمان هست، ولی فرصت پرواز کجاست؟
بال هایی که به پرواز شود باز کجاست؟
عشق، عمری ست که در سینه ی من مهمان است
زنی آنگونه که شایسته ی ابراز کجاست؟
عشق، در باور من راز بزرگی ست بزرگ
چشم و گوشی که شود محرم این راز کجاست؟
از دلم با گِله پرسیدی و حرفی نزدم
من گریزان شده ام از گِله ها، ناز کجاست!
ای خیالی که دلم در طلبت حیران است!
دل دیوانه ی من باز چه شد؟ باز کجاست؟